مطالعه ریختسنجی گونههای شته جنس Aphis روی گیاهان تیره نعنائیان
پذیرفته شده برای پوستر
کد مقاله : 1082-25IPPC
نویسندگان
1گروه تنوع زیستی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایران
2دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته
چکیده
شتهها موجودات بسیار موفقی با پراکنش جهانی هستند و به علت خسارتی که به گیاهان وارد میکنند از اهمیت خاصی برخوردار میباشند. تشخیص و شناسایی دقیق بعضی از تاکسونهای شتهها به علت شباهت زیاد ریختشناسی و همچنین وجود گونههای همزاد و تنوع درون گونهای بسیار دشوار است. رایجترین روش تشخیص گونههای حشرات استفاده از صفات ریختشناسی میباشد اما مطالعات نشان داده که استفاده از صفات ریختشناسی به تنهایی همیشه برای تشخیص و شناسایی تاکسونهای جانوری مخصوصا حشرات کافی نمیباشد. یکی از روشهایی که برای تعیین جایگاه تاکسونومیک گونهها و جداسازی جمعیتها مورد استفاده قرار میگیرد، مطالعه ریختسنجی میباشد. در این روش با استفاده از اندازهگیری صفات ریختشناسی و سپس آنالیز کمی آنها میتوان به جداسازی گونهها و جمعیتها پرداخت و حتی صفات متمایز کننده آنها را نیز تعیین نمود. هدف اصلی در این پژوهش مطالعه ریختسنجی گونههای شته جنس Aphis روی گیاهان تیره نعنائیان با استفاده از آنالیز چند متغیره بود. همچنین هدف دیگر این پژوهش شناسایی گونههای جنس Aphis و بررسی خصوصیات جداکننده گونههای این جنس که از نظر ریختشناسی بسیار شبیه به یکدیگر هستند، بود. در این پژوهش از 22 جمعیت شته جمعآوری شده استفاده گردید و مجموعا 47 صفت (متغیر) اندازه گیری، شمارش یا محاسبه شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تجزیه به مولفههای اصلی و تجزیه تابع تشخیص استفاده شد. در این پژوهش گونه Aphis gossypii با توجه به خصوصیات ریختشناسی آن به طور کامل از سایر گونهها جدا شد. افراد متعلق به گونههای Aphis affinis و Aphis ballotae نیز هر کدام یک گروه نسبتا مجزا را تشکیل دادند. در این پژوهش سه نمونه از شتههای جمعآوری شده وجود داشتند که با استفاده از کلیدهای شناسایی موجود امکان تفکیک و شناسایی آنها تا سطح گونه وجود نداشت. با استفاده از آزمونهای ریختسنجی مشخص شد که افراد متعلق به نمونههای Aphis sp.1 و Aphis sp.3 با افراد گونه Aphis affinis همپوشانی دارند و بنابراین آنها متعلق به گونه Aphis affinis هستند. گروه Aphis sp.2 با افراد گونه Aphis ballotae هم پوشانی داشته و بنابراین میتوان گفت که افراد این گروه متعلق به گونه Aphis ballotae میباشند. بر اساس خروجیهای آزمون آماری تجزیه تابع تشخیص، مهمترین صفات ریختشناسی که میتوان برای جداسازی این گونهها از یکدیگر استفاده نمود طول ساق پای عقب، نسبت طول بند سوم شاخک به زائده بند ششم شاخک، طول بند آخر خرطوم و نسبت کورنیکول به طول بدن میباشند.
کلیدواژه ها
Title
Morphometric study of aphid species of the genus Aphis associated with plants of the Lamiaceae family
Authors
Narjes Mohammad Ali Zadeh, Mohsen Mehrparvar, Azadeh Habibi
Abstract
Aphids are highly successful organisms with a global distribution and are of particular importance due to the damage they cause to plants. Accurate identification of some aphid taxa is very challenging due to their morphological similarities, the presence of sibling species, and intraspecific variation. The most common method of identifying insect species is the use of morphological traits; however, studies have shown that relying solely on morphological traits is often insufficient for the accurate identification of animal taxa, especially insects. One method used for determining species and differentiating populations is morphometric analysis. This method involves measuring morphological traits and then quantitatively analyzing them to separate species and populations, as well as identifying distinguishing characteristics. The main objective of this research was to conduct a morphometric study of aphid species of the genus Aphis on plants of the Lamiaceae family using multivariate analysis. Another aim was to identify species of the genus Aphis and examine the distinguishing characteristics of species within this genus that are morphologically very similar. This study used 22 collected aphid populations, and a total of 47 traits (variables) were measured, counted, or calculated. Principal component analysis (PCA) and discriminant function analysis (DFA) were used for data analysis. In this study, Aphis gossypii was completely separated from other species based on its morphological characteristics. Individuals belonging to Aphis affinis and Aphis ballotae each formed relatively distinct groups. There were three aphid samples in this study that could not be distinguished to the species level using existing identification keys. Morphometric analysis showed that individuals from Aphis sp.1 and Aphis sp.3 overlapped with Aphis affinis, indicating that they belong to Aphis affinis. The group Aphis sp.2 overlapped with Aphis ballotae, suggesting that these individuals belong to Aphis ballotae. Based on the results of the discriminant function analysis, the most important morphological traits for separating these species were the length of the hind tibia, the ratio of the length of the third antennal segment to the processus terminalis of the sixth antennal segment, the length of the last segment of the rostrum, and the ratio of siphunculi length to body length.
Keywords
Morphometric, Identification, Morphological traits, population seperation