برآورد اولیه تاثیر تناوب زراعی بر جمعیت گروههای مختلف تغذیهای نماتدها در مزارع پروژه ملی گندم بنیان موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (مراغه- استان آذریابجانشرقی)
پذیرفته شده برای ارائه شفاهی
کد مقاله : 1105-25IPPC (R1)
نویسندگان
1هیات علمی دانشکده کشاورزی، داشگاه مراغه
2موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور
چکیده
تتناوب زراعی یکی از قدیمیترین و مهمترین روشهای مدیریت نماتدها است. با توجه به مضرات استفاده از ترکیبات شیمیایی برای مدیریت نماتدها، اهمیت توجه به تناوب زراعی افزایش یافته است و در بسیاری از موارد به روشی مرسوم برای مدیریت نماتد تبدیل شده است. به منظور بررسی اثر تناوب زراعی بر جمعیت گروههای مختلف تغذیهای نماتدی، نمونه برداریهایی از مزارع پروژه ملی گندم بنیان موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (مراغه-آذربایجان شرقی) انجام گرفت که طی سالهای گذشته تحت روشهای مختلف تناوبهای زراعی با کشت محصولات و ارقام مختلف رایج و پیشنهادی مناسب مناطق دیم خشک و سردسیر، از جمله ارقام مختلف گندم و نخود بوده است. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار و سه تکرار (کرت) و انداره هر کرت 20×90 متر اجرا شده بود. تیمارهای آزمایشی شامل: 1-گندم (رقم هما)-آیش سبز بدون خاکورزی-گندم (رقم باران) (شاهد)، 2-گندم (رقم هما)- نخود (رقم آنا)- آیش سبز بدون خاکورزی و 3- گندم (رقم باران)- نخود (رقم آنا)- آیش سبز بدون خاکورزی بودند. چهار مورد نمونهبرداریبهصورت برداشت پنج نمونه خاک به وزن تقریبا یک کیلوگرم از عمق 30 سانتیمتری بصورت کاملاً تصادفی در یک مسیر زیگزاگ انجام شد و سپس نمونههای هر کرت با هم مخلوط شده و یک نمونه مرکب یک کیلوگرمی برای مراحل بعدی آزمایش برداشته شد. بعد از انتقال نمونهها به آزمایشگاه، نماتدها از حجم یکسان خاک (200 سانتیمتر مکعب) با استفاده از روش سینی استخراج شدند. سپس نماتدها در شرایط یکسان (هفت تکرار و هر تکرار یک میلیلیتر از محلول استخراجی) و با استفاده از بینیکولار شمارش گردیدند. پس از اتمام شمارش، تجزیه آماری با استفاده از نرم افزار STATISTIX 10انجام شد. تجزیه واریانس دادههای تبدیل شده نشان داد که بین تناوبهای مختلف، در تعداد نماتدهای انگل گیاهی و باکتریخوارها اختلاف معنیدار به ترتیب در سطح 1% و 5% وجود دارد، در حالیکه بین شکارگرها و همهچیزخوارها این اختلاف دیده نشد. همچنین بین شکارگرها و همهچیزخوارهای بلوکها اختلاف معنیداری مشاهده گردید. در مقایسه میانگین که با روش LSD انجام گرفت، مشخص شد که تعداد نماتدهای انگل گیاهی در تناوبهای دارای نخود به طرز معنیداری بیشتر از شاهد است ولی بین تیمارهای دارای محصول نخود در تناوب، اختلاف معنیدار از این نظر وجود نداشت. جمعیت نماتدهای باکتریخوار نیز در تناوب فاقد نخود (شاهد) به طور معنیداری بیشتر از تناوبهای دارای نخود بود. این نتایج نشان میدهند که کشت گیاهان زراعی در تغییرات جمعیت گروههای مختلف تغذیهای نماتدها موثر است.
کلیدواژه ها
Title
Preliminary estimate of the impact of crop rotation on different feeding groups population of nematode in wheat based systemfields of dryland agricultural research institute (Maragheh-East Azarbaijan Province)
Authors
habibeh Jabbari, Hamidreza pouali baba, Jafar Jafarzadeh
Abstract
Crop rotation is one of the oldest and most important methods of plant parasitic nematodes control. Due to the disadvantages of using chemical compounds to nematodes management, the importance of paying attention to crop rotation has increased and in many cases it has become a common method for manageming of plant parasitic nematodes. In order to investigation the effect of crop rotation on the population of different feeding groups of nematodes, sampling was carried out from the fields of National Wheat Project - Dryland Agricultural research Institute (Maragheh -East-Azerbaijan) which has been under different crop rotation during past years by cultivating various common suitable crops for dry and cold rainfed areas, including various wheat and pea cultivars. This experiment was performed in the form of a randomized complete block with three treatment and three repetitions (polt), each plot size was 90 × 20 m. Wheat (Homa cultivar) - green fallow without tillage - wheat (Baran cultivar) scenario was selected as a control. Sampling from control and two other scenarios (a): wheat (Homa cultivar) - pea (Anna cultivar) -green fallow without tillage and (b): wheat (Baran cultivar) - pea (Anna cultivar) (each in three repetitions) were performed, too. Taking samples was carried out randomly by five soil samples weighing approximately one kilogram from the depth 30 cm in a zigzag path, then the samples of each plot were mixed together and a sample with one kg weight was taken. After transferring the soil samples to laboratory, the nematodes were extracted from the same volume of soil (200 cm3) using a tray method. The nematodes were then counted under the same conditions (seven repetitions and one replication of one milliliter of the extracted solution) using a stereomicroscope. After counting, statistical analysis was performed using STATISTIX 10 software. Analysis of the variance of the converted data showed that there was a significant difference in the number of plant parasitic nematodes and bacteriophagous at different levels of 1% and 5% probability, respectively, meanwhile it was not any different between predators and dorylaims. However, there was a significant difference between predators and dorylaims of the blocks. Comparing the mean with LSD, it was found that the number of plant parasitic nematodes in chickpea rotations was significantly higher than the control, but there was a significant difference between treatments with chickpeas in rotation. The bacteriophagous nematode population was also significantly higher in the pea-free rotaion (control). These results show that crop cultivation is effective in increasing the population of different feeding groups of nematode
Keywords
Crop rotation, Nematode, Pea, Wheat Project