احتمال گروهگرایی کنه تارتن دولکهای Tetranychus urticae Koch درحضور کنههای شکارگر Neoseiulus californicus وAmblyseius swirskii
پذیرفته شده برای ارائه شفاهی
کد مقاله : 1252-25IPPC
نویسندگان
دانشگاه تهران
چکیده
تشکیل گروه در کنهها به عنوان سازوکار ضد شکارگری، با لحاظ این که برهمکنشهای این بندپایان، بر پایه مواد فرار بویایی است، کمتر از سایر موجودات بررسی شده است. در کنه تارتن دولکهای Tetranychus urticae Koch (Acari: Tetranychidae)، تولید شبکه تار متراکم و گروهگرایی در برابر احساس خطر و اثر آن در افزایش زندهمانی ، به اثبات رسیده است. در این پژوهش به احتمال گروهگرایی این گونه در برابر دو شکارگر فیتوزیید Neoseiulus californicus و Amblyseius swirskii پرداختهایم. خطر شکارگری با چهار درجه صفر (بدون شکارگر)، کم (رد پا و علایم)، متوسط (یک شکارگر و دو تخم) و زیاد (یک شکارگر و پنج تخم) تنظیم شد. واحدهای آزمایشی شامل برگهای لوبیا قرمز الموتی دایرهای و قطر سه سانتیمتر (وارونه) روی اسفنج اشباع از آب در ظروف پتری به قطر 9 سانتیمتر بود که در ژرمیناتور با شرایط کنترلشده قرار می-گرفت. ده ساعت پیش از شروع آزمون، با وارد کردن شکارگر به واحدهای آزمایشی، امکان جستجوگری فراهم میشد. در شروع آزمون، پنج کنه ماده همسن تارتن به واحد آزمایش منتقل و موقعیت کنهها برای دو و نیم ساعت هر 30 دقیقه یکبار کنترل و با آبرنگ ثبت میشد. بعد از 24 ساعت، آخرین موقعیت مکانی و تعداد تخمها ثبت شد. این آزمون در 20 تکرار انجام شد. در ادامه، احتمال برخورد کنه شکارگر با کنههای تارتن در حالت تجمعی (چهارکنه در فاصله یک میلیمتردر چینش مربعی) و انفرادی (چهار کنه، هریک در یک ربع دایره) بررسی شد. آزمون با رهاسازی کنههای شکارگر ماده همسن در میانه واحد آزمایشی شروع و زمان برخورد جفت اول پاهای شکارگر با کنه تارتن و اولین شروع موفق تغذیه از کنه تارتن هرپنج دقیقه یکبار برای دو ساعت و سپس هر 20 دقیقه یکبار برای یک ساعت ثبت و 15 تکرار انجام شد. تجزیه دادهها با نرمافزار spss25 و آزمون تجزیه واریانس یکطرفه و تی مستقل انجام شد. نتایج نشان داد در حضور A. swirskii ، میانگین فاصله بین کنههای تارتن در پایان ساعت سوم پایش برحسب سانتیمترو با محاسبه خطای استاندارد بین شاهد (17/0 ± 03/2) و پچهای با خطر کم (18/0 ± 83/2) در سطح پنجدرصد معنیدارو کمترین تخمگذاری مربوط به پچ-های پرخطر بود (68/1 ± 05/14) (P<0.1). در برهمکنش با N. californicus ،میانگین فاصله بین کنههای تارتن ماده در هیچیک از مشاهدات معنیدار نشد (P>0.5) ولی بیشترین میزان تخمگذاری در شاهد ثبت شد (18/1 ± 45/27). حضور تجمعی کنه تارتن در حضور هیچیک از دو شکارگر احتمال برخورد را کاهش نداد. (P>0.5). نتایج نشان داد کنه تارتن در حضور این دو شکارگرقادر نیست با بروز رفتار تجمعگرایی، خطر شکارشدن را کاهش دهد هرچند که درک میزان خطر، فرایند تخمگذاری تحت تاثیر قرار میدهد. بهنظر میرسد این رفتار با تغییر ماهیت خطر و گونه شکارگر دچار انعطاف شود.
کلیدواژه ها
Title
Grouping probability in two spider spider mite Tetranychus urtice Koch in the presence of the predatory mites Neoseiulus californius and Amblyseius swirskii
Authors
آزاده زاهدی, Alireza Saboori, shaghayegh Esmaili, saba Mohammadi, Helen Mohammadi
Abstract
Grouping ,a counterattack strategy has rarely been studied in mites especially as they are mostly dependent on volatiles in their interactions. In two spotted spider mite, Tetranychus urticae Koch (Acari: Tetranychidae), webbing and grouping behavior have been proven to increase survival rate in risk. we studied the grouping probability of this species in the presence of phytoseiid predators, Neoseiulus californicus and Amblyseius swirskii. The risk situations were prepared at four levels i.e. zero (no predator), low (traces), medium (one predator and two eggs) and high (one predator and five eggs). The experimental arenas were consisted from circle bean leaves, (upside down) three cm in diameter on water saturated sponge in Petri dishes (9 cm in diameter) which put in controlled conditions in germinator. Ten hours prior to experiment, we inserted the predator in arenas to start foraging. At first, five same-aged female spider mites were added to the arena and their individual locations were recorded for two and half hours every 30 minutes with water color. After 24 hours, the last spider mite location was checked alongwith the oviposition rate. 20 replicates were performed. In continue, we assessed the impact rate of the predators with spider mites in two grouping (four mites with one mm. in square position) and single (four mites each on a quarter circle) situations. The experiment was started by releasing the same-aged predator female individuals on the central point of arena and the time at which the first legs of predator touched the spider mite was recorded in addition with the first successful attack. This was monitored for the first two hours every five minutes and for the next one hour every 20 minutes. 15 replicates performed. Data analyzed through SPSS25 within oneway ANOVA and t student experiments. Results showed that in the presence of A. swirskii, the mean distance among the spider mites at the end of the third monitoring phase (cm, considering SE) was significant between control (2.03 ± 0.17) and the low risk patches (2.83 ± 0.18 , P<0.05) and the least oviposition rate was recorded from high risk patches (14.05 ± 1.68, P<0.01). When the interaction happened with the presence of N. californicus, the mean distance among the spider mite individuals was not significant (P>0.05) while the highest oviposition rate was recorded in control patches (27.45 ± 1.18). The grouping presence of spider mites did not increase the impact probability in the presence of neither of predator species (P>0.05). Results showed that the sptted spider mite was not able to decrease the predation risk through the grouping behavior although perceiving the risk would affect the oviposition process. It seems that this behaviour could change due to the risk type and predator species.
Keywords
Behaviour, predation, Interaction, oviposition, Phytoseiidae