تاثیر کنهکشهای کلرفناپیر و آسکینوسیل بر کشندگی، رفتار دفع کنندگی و پاسخ بویایی کنه شکارگر Phytoseiulus persimilis (Acari: Phytoseiidae)
پذیرفته شده برای پوستر
کد مقاله : 1293-25IPPC
نویسندگان
1دانشجوی دکتری-گروه گیاهپزشکی-دانشگاه تهران-پردیس کشاورزی و منابع طبیعی
2دانشگاه تهران
3دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
چکیده
کنه تارتن دو لکهای Tetranychus urticae Koch یکی از مهمترین آفات جهانی گیاهان است. استفاده بیش از حد از آفتکشهای شیمیایی منجر به مقاومت آن در برابر این ترکیبات شده است. بنابراین مهار زیستی با استفاده از کنههای شکارگری مانند Phytoseiulus persimilis Athias-Henriot راهی جایگزین برای مبارزه با این آفت میباشد. در این پژوهش سمیت کنهکش کلرفناپیر و آسکینوسیل روی این کنه شکارگر اندازهگیری شد. سپس رفتار راه رفتن و پاسخ بویایی این کنه بعد از قرارگیری در معرض باقیمانده این آفتکشها با استفاده از سیستم ردیابی ویدیویی و دستگاه بویایی Y شکل مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی اثر دافعی و تحریککنندگی کنهکشها، دیسکهای PVC به دو نیمکره تقسیم شده و هر نیمکره به طور جداگانه در آب مقطر یا محلول کنهکش غوطهور شدند. سپس بر اساس زمان صرف شده کنهها در هر نیمکره، اثر دافعی یا تحریککنندگی کنهکشها ارزیابی شد. بر اساس نتایج، LC50 هر دو کنهکش، بالاتر از غلظت مزرعهای برآورد شد و کلرفناپیر سمیت 5 برابری نسبت به آسکینوسیل داشت. در آزمایش رفتارشناسی، هر دو ترکیب به مقدار زیادی بر مسافت و سرعت حرکت، زمان استراحت و دفعات توقف آنها تأثیر گذاشتند. همچنین هر دو ترکیب روی این کنه خاصیت تحریکپذیری داشتند زیرا کنهها از مناطق آلوده به باقیمانده آفتکشها دوری میکردند و زمان حضور آنها در ناحیه بدون آلودگی به طور معنیداری طولانیتر از ناحیه آلوده بود (P < 0.05). افزون بر این، قرار گرفتن در معرض غلظتهای زیرکشنده، توانایی این کنه را برای ردیابی منابع بو در لوله Y شکل (شامل برگ لوبیا آلوده به کنه تارتن و برگ لوبیای سالم) مختل کرد. زیرا کنههای تیمارشده به طور تصادفی بین دو بازوی لوله حرکت کردند و زمان انتخابشان افزایش یافت، در حالی که کنههای شاهد تمایل زیادی به بازوی حاوی بوی کنه تارتن نشان دادند. تنها تیمار پایینترین غلظت آسکینوسیل (دز پیشنهادی) تأثیر منفی بر پاسخ بویایی کنه نداشت، که نشان می دهد این سم برای این کنه کم خطرتر است. بنابر نتایج این بررسی، کنه P. persimilis توانایی تشخیص باقیمانده آفتکشها را در محیط خود داشته و سعی در پرهیز از آنها دارد. همچنین آفتکشها می توانند توانایی کنههای شکارگر را در تشخیص و ردیابی بوهای طعمه کاهش دهند. این اختلال به طور بالقوه می تواند اثربخشی مهار زیستی را به خطر بیندازد، بنابراین انتخاب و استفاده محتاطانه از آفتکشها برای حفظ کارایی مهار زیستی ضروری است. در این پژوهش هر دو کنهکش برای این کنه شکارگر دارای خطر کمی بودند، اما آسکینوسیل بسیار بی خطرتر بوده و گزینه مناسبی برای استفاده در مدیریت تلفیقی آفات (IPM) به شمار می رود.
کلیدواژه ها
Title
Impact of chlorfenapyr and acequinocyl acaricides on mortality, repellent behavior, and olfactory response of the predatory mite Phytoseiulus persimilis (Acari: Phytoseiidae)
Authors
Navid Sehat Niaki, Azadeh Zahedi Golpaygani, Ehssan Torabi, Alireza Saboori, Behnam Amiri Besheli
Abstract
The two-spotted spider mite (Tetranychus urticae Koch) is a major global pest of plants. Excessive use of chemical pesticides has led to its resistance to these chemicals. Therefore, biological control using predatory mites such as Phytoseiulus persimilis Athias-Henriot is an alternative approach for managing this pest. This study evaluated the toxicity of chlorfenapyr and acequinocyl acaricides on this predatory mite. The walking behavior and olfactory response of this mite after exposure to residues of these acaricides were then investigated using a video tracking system and a Y-shaped olfactometer. To assess the repellency and attractancy of the acaricides, PVC discs were divided into two hemispheres, and each hemisphere was separately immersed in distilled water or acaricide solution. The repellency or irritability of the acaricides was then evaluated based on the time spent by the mites on each hemisphere. According to the results, the LC50 values of both acaricides were estimated to be higher than the field concentration, and chlorfenapyr was five times more toxic than acequinocyl. In the behavioral assay, both compounds significantly affected the distance and speed of movement, rest time, and frequency of stops. Both compounds also had irritable properties for this mite, as the mites avoided areas contaminated with pesticide residues and spent significantly more time in the uncontaminated area than in the contaminated area (P < 0.05). Additionally, exposure to sublethal concentrations impaired the ability of this mite to track odor sources in the Y-shaped tube (comprising spider mite-infested bean leaf and healthy bean leaf). The treated mites moved randomly between the two arms of the tube and their choice time increased, while the control mites showed a significant preference for the arm containing the spider mite odor. Only the lowest concentration treatment of acequinocyl (recommended dose) did not have a negative effect on the mite's olfactory response, suggesting that this acaricide is less risky for this mite. According to the results of this study, P. persimilis mites have the ability to detect pesticide residues in their environment and try to avoid them. Pesticides can also reduce the ability of predatory mites to detect and track prey odors. This disruption can potentially jeopardize the effectiveness of biological control, so careful selection and use of pesticides are essential to maintain the efficacy of biological control. In this study, both acaricides pose low risk to this predatory mite, but acequinocyl is much safer and is a suitable option for use in integrated pest management (IPM).
Keywords
Predatory mite, acaricide, Bioassay, repellency, olfactory response